- من
- ۰ نظر
- ۱۹ آذر ۹۱ ، ۱۳:۰۷
به نام او
سلام
اول: اینکه این چند روزه خیلی سر شلوغ شده. شایدم خودم سر خودم رو شلوغ کردم. به هر حال سعی بر این دارم بیشتر به فکر تحقیق و توسعه باشم تا وقت تلف کنی در شبکههای اجتماعی ...
دوم: با اینکه چند وقتی هست حقوقم به دلیل نیاز به مرخصی بیشتر (که هیچ وقت گرفته نشد!) از حالت کارمندی به شکل ساعتی دراومده و بهتره که بیشتر شرکت برم ولی کاش فردا و پس فردا شرکت ما هم به دلیل آلودگی هوا تعطیل بود.
سوم: فردا آزمون تعیین سطح IELTS دارم و هیچی نخوندم. راستش حال خوندنشم ندارم. شاید این ترم رو تکرار کنم...
چهارم: بوی امتحانات داره میاد. کم کم نگران دارم میشم. این ترم هم زیاد چیزی نخوندم.
پنجم: دوتا پروژه حدوداً ریز مونده که باید خیلی زود تحویلشون بدم.
ششم: امروز رفتم سایپا (مطمئن!) که برای وام ماشین اقدام کنم. بعدش رفتم بانک و گفت چه مدارکی باید ببرم. ایشالا زودتر این ماشینه دسته ما رو بگیره.
هفتم: کار ساخت اسلایدهای ارائه MBA مونده. این باید تا 5 شنبه تموم بشه.
آخرش: چند وقته یک جمله از دکتر علی شریعتی به گوشم آویزون شده:
"ساعت ها را بگذارید بخوابند بیهوده زیستن را نیازی به شمارش نیست."
یا حق
سلام
امروز سر کلاس اقتصاد دکتر صفاری یک داستان خیلی جالب شنیدم... گفتم تعریفش کنم خالی از لطف نیست :
در دنیا اقتصاد مملکت ما در سال های نچندان دور هفت-هشت سال پیش ، به کسانی که گردش بالایی در حوزه اقصاد داشتند ؛ مالیات کمتری تعلق میگرفت. به همین دلیل تو روزنامه های همشهری و جام جم تبلیغ اجاره کد اقتصادی رواج فراوانی داشت. در واقع مردم از یک کد استفاده میکردند برای مالیات کمتر.
خلاصه وقتی قضیه لو میره (به صورت رسمی) میروند و دنبال صاحب کد مالیاتی میگردند و میبینند طرف دو-سه سال است که فوت کرده. میرفتن دنبال ضامن هاش میدیند اونا هم قبل از طرف فوت کردند.
و دکتر گفت "این جوری اقتصاد ارواح به وجود اومد!" ...
به نام خدا
چند وقتی هستش به فکرم زده که یک فریم ورک ایرانی با پایتون بنویسم! فریم ورک یاهمون چهار چوب نرم افزاری یک سری تابع و کتابخانه جهت استفاده بهینه در کد نوشتن هستش. برای مثال شما فکر کنید که می خواهیم یک ایمیل بسیار ساده بفرستیم. برای همین ارسال ما نیاز به برنامه نویسی چندین خط شامل قضایای زیر هستیم :
هدف بعدی که دارم اینه که کاربر به جای اینکه چندین زبان رو بلد باشه فقط کافیه یک زبان را چندین بار بلد باشه (مثل شعار کتاب های گاج D:) . همین طراحی یک سایت دینامیک را در نظر بگیرید! ... شما باید چنین چیز هایی را بلد باشید
تنها نگرانیم الان اپن سورس یا کلوز سورس بودن محصولام هست. ماندهام که چه کنم؟ سرویسی مانند AppEngine گوگل باشم یا جیکوئری ؟! ...
باز در این مورد خواهم نوشت و این شروع یک داستان بلند است ...
به نام خدا
یکی از علوم مطرح امروزی علم و فنون MBA است ، که در ایران هم به صورت دانشگاهی و هم به صورت business school برگذار میشود. MBA مخفف واژه های Master of Business Administration است که معادل پارسی آن "مدیریت ارشد بازرگانی" است و به طور کلی به بحث و جستجوی "داشتن بهترین کسب و کار" میپردازد. کسب و کار یا همان بیزینس در تمامی رشتهها و صنوف دارای معنی خاص و ویژهای است.
در کشور عزیزمان ، ایران ، علوم فناوری اطلاعات و ارتباط که به اختصار فاوا ، IT و گاهاً ICT گفته میشود شامل موارد زیر است:
البته به اختصار موارد و مثالهای بالا بیان شد اما به هر حال و از نظر فنی تجمیع این 4 مورد باعث به وجود آمدن فناوری ارتباطات و اطلاعات شد. خب هر یک از این علوم در ایران دارای متخصصین و تکتسینهای خاص خود هست و گاهی (و شاید بنا بر اجبار) علم دیگر جز گرایش خود را بلد و وارد هستند.
سعی این مقاله بر این است که بیشتر در مورد نرم افزار توضیح دهد و شاید گاهی کمی به سمت سایر علوم برود.
در صنعت نرمافزاری کشور ؛ عرصه بیشتر عرصه تولید است. بنا بر نیاز های بومی کشور بیشتر نرم افزار های خارجی جواب کار را نمیدهند و با توجه به دلایل زیر نرم افزار های میخواهند بیشتر تولید داخل باشند :
به نام خدا
حتما اگر کاربر معمولی ویندوز باشید حتماً نام Command Prompt (با نام اختصاری cmd) را شنیدهاید. خیلیها این قسمت را یک شبه داس میبینند! اکثر کاربرد آن هم که شاید با آن ها داشته باشند اموری مانند:
البته باید این نکته ها را گفت که تمام ویندوز از اینجا اجرا میشود! بدین معنی که هر برنامهای که ما میبینم (شامل پنجرهها ، برنامهها مختلف و ...) که به نوعی دارای رابط گرافیکی یا Interface هستند به این قسمت از ویندوز فرمان می فرستد و جواب را از همان قسمت دریافت و جواب را به صورت گرافیکی به ما تحویل میدهند.
کسانی هم که لینوکس کار میکنند حتما با مفهومی به نام Terminal آشنا هستند که از نظر کارایی کاملا شبیه همان Command Prompt ویندوز است و کارهای زیادی از قبلی نصب ، حذف ، تنظیم و مدیریت برنامهها را انجام میدهد و در واقع هسته یک سیستم عامل لینوکسی است.
خب به یک سری از کارهای Command Prompt اشاره کردیم ولی باز از نظر کاربران ویندوز این امکانات نسبت به کرنلهای لینوکسی کم بود.بنابراین شرکت ماکروسافت روی به ساختن یک کنسول قویتر نمود.
Microsoft PowerShell ، یک کنسول خط فرمانی است که کارهای زیادی را میتواند انجام دهد که بعضاً نسبت به خود CMD بیشتر و هم کوتاهتر (بهینهتر) است. قابلیت اتصال به Active Directory ، Exchange و SharePoint ، قابلیت اضافه و حذف کاربران ، قابلیت نوشتن تابع و اجرای آن و... همگی از ویژگیهای این خط فرمان است.
PowerShell در سیستم عامل های 7 , 8 , 2008 , 2008R2 , 2012 به راحتی قابل یافتن است و به طور کلی در هر سیستم عاملی که بر روی آن قابلیت نصب فریم ورک net. باشد قابل اجرا است. یک راه اجرای آن رفتن به قسمت Run و تایپ کلمه Powershell است.
Powershell قدرت به کار گیری آن در برنامههای نوشته شده با net. نیز است و می توان از آن به صورت یک API استفاده کرد. و از آن بسیار استفاده کرد (خود من خیلی باهاش دارم کار میکنم ;-) )
چند وقت پیش یک کتاب عالی در این مورد از شرکت ماکروسافت داخل اینترنت پیدا کردم که توسط انتشارات ماکروسافت Microsoft Press انتشار یافته بود. این کتاب را برایتان آپلود کردم. امیدوارم خوشتان بیاد ;)
دریافت فایل (با حجم حدوداً 4 مگابایت)
پانوشت: فک کنم واسه مطلب اول بد نبود!
پانوشت بعدی: عیدتون مبارک باشه.
به نام خدا که قسمت را بر این داشت که ما برنامهنویس شویم.
بعضی وقتها فکر میکنم من واقعاً برنامهنویس هستم یا نه؟! اصلا برنامهنویسی چیه و من دارم چی کار میکنم. تا اونجا که یادم میاد از سال دوم راهنمایی تو کار راه اندازی سایت و وبلاگ بودم. یادش بخیر دوستانی که اصلا نمیشناختم و باهاشون سایت راه میانداختم.
خلاصه با ثبت وبلاگ و تغییر قالب وبلاگ این سرویس واسه اون یکی سرویس (اون زمانها بلاگفا بود و پرشینبلاگ) کارم شروع شد. تو دوره دبیرستان بودم که کم کم شروع کردم به طراحی قالب. اول Table و بعدشم که Div مد شد با همون Div و CSS دوباره شروع کردم.
خلاصه گشت و گشت و گشت تا اینکه امروز با 21 سال سن و یه دیپلم و یه برچسب دانشجویی شدم برنامهنویس Microsoft .Net (هم VB و هم #C). از موبایل تا سرور. خوبی داتنت همینه تو همه نوع پلت فرم ویندوزی جواب میده.
خب! راستش اون اولا که با دات نت شروع کردم بیشتر سرچ میکردم و کپی پیست! بعد کمکم شروع کردم به استقلال کُدی! البته هنوز که هنوزم بعضی موقعها وقتی گیر میکنم یه سرچی میزنم و شاید هم روال بر این باشه.
خب هم تو جاهای دولتی بودم (هم کار کردم و هم برنامهنویسی آموزش داردم) و هم جاهای خصوصی. حوصلم که سر میره میام میشینم غصه نوشتن.
حالا باز میام...